فال حافظ
غزل شماره ۶۳
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
آن جا که کار صومعه را جلوه میدهند ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست
تفسیر
تو هنوز در سنین پایین و در دوران جوانی هستی ولی به یاری خدا به موفقیتهای بسیاری رسیده ای و هزاران رقیب سر راهت قرار گرفته اند که تو بر آنها پیروز شده ای. بدان که خداوند در همه جا حاضر و ناظر بر کارهای ماست. اکنون که شهرتی یافته ای و مورد تحسین قرار گرفته ای مغرور مشو که زندگی قصه های عجیب و بسیاری دارد که تو از آن بی خبری.