فال حافظ امروز یکشنبه، (7 دی 1404) برای متولدین هر ماه

در این صفحه از وب سایت بهارفال میتوانی بر اساس ماه تولدت فال حافظ روزانه امروز (یکشنبه، (7 دی 1404)) مخصوص خودت را ببینی؛ تفسیری از شعرهای جاودانهی حافظ که با الهام از طالع و احساسات همان روز، پیامی ویژه برای تو دارند.
فرقی نمیکند متولد فروردین باشی یا دی، حافظ برای هر دلی پیامی دارد. پس فال امروزت را بخوان تا بدانی ستارهها و اشعار حافظ برایت چه گفتهاند…
همچنین اگر دلت هوای گرفتن فال حافظ با نیت خاصی کرده به بخش فال حافظ مراجعه کن.
| ماه تولد خود را انتخاب کنید | |
|---|---|
| فروردین | اردیبهشت |
| خرداد | تیر |
| مرداد | شهریور |
| مهر | آبان |
| آذر | دی |
| بهمن | اسفند |
فروردین
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غم و غصه، همانند ابری تیره، ذهن و اندیشهات را پریشان و دلگیر ساخته است. باید بدانی که این حال و هوای اندوهگین توانایی انجام فعالیتهای مثبت و سازنده را از انسان سلب میکند و همانند مانعی بر سر راه رشد و شکوفایی قرار میگیرد. در مسیر زندگی، همواره اسرار ناشناختهای وجود دارد که فهم آنها برای بشر آسان نیست؛ چه بسا خیر، سعادت و کامیابی تو در اموری نهفته باشد که اکنون آنها را شکست یا ناکامی تلقی میکنی. خداوند برای هر انسانی مقدرات ویژهای رقم زده است و به هر فرد رتبه، جایگاه و سرنوشتی بخشیده که تغییرناپذیر است. پس بهتر آن است که با توکل به پروردگار متعال، بر سختیها صبر پیشه کنی و یقین داشته باشی تقدیر الهی همیشه خیر ما را در نظر دارد—even اگر ظاهراً مطابق میل یا برنامههای ما نباشد.
غزل شماره 161
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
اردیبهشت
بُشری اِذِ السّلامهُ حَلَّت بِذی سَلَم
للهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایهَ النِّعَم
آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده داد
تا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم
بشارت باد بر شما اخبار خوشی که به زودی به دستتان خواهد رسید. این خبرها، نویدبخش روزهایی روشن و امیدوارکنندهاند که مدتها در انتظارشان بودید. او که مدتها منتظرش بودید، کسی که جای خالیاش را همیشه احساس میکردید و امید بازگشتش دل شما را گرم نگه داشته بود، باز خواهد گشت. با آمدن او، بار دیگر رونق و نظم به کارهایتان بازمیگردد و مشکلاتی که پیشتر با آنها دستوپنجه نرم میکردید، یکی پس از دیگری رفع خواهند شد.آنان که روزی با شما پیمان دوستی بستند اما بیوفایی کردند و عهد خود را شکستند، بیشک پاداش اعمال خود را خواهند دید و نتایج رفتارشان گریبانگیرشان خواهد شد. سرانجام دوران سختی پایان مییابد و زندگی آرام همراه با شادی، رضایت خاطر و آسایش نصیب شما میشود. این آرامش همچون نسیمی ملایم بر جانتان خواهد وزید و شیرینی امید دوباره ذهن شما را پر خواهد کرد.
غزل شماره 312
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
خرداد
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
راه عشق همواره مسیری پر از پیچ و خم و خطر است؛ مسیری که در آن عقل، جایگاهی ندارد و تنها دل راهنمای انسان خواهد بود. جولانگاه عشق جایی است که حسابگریهای منطقی رنگ میبازد و احساسات ناب فرمانروایی میکنند. انتخاب تو، اگرچه عبوری دشوار از میان خارهای این راه است، اما بیتردید یکی از بهترین انتخابهایی است که میتوان انجام داد. پس بدون شک و تردید، بیآنکه لحظهای درنگ کنی یا زمان را از دست بدهی، مصمم باش و مسیر خود را ادامه بده.در این مسیر انتقادها و سرزنشهای دیگران را نادیده بگیر؛ چراکه بیشتر این سخنان ناشی از ناآگاهی یا ترس آنان نسبت به ناشناختههاست. بگذار حرفها همچون باد بگذرند و اراده تو سست نشود. اگر حقیقتاً آرزو داری به گنجینههای مادی و معنوی دست پیدا کنی، اکنون بهترین زمان برای عمل فرا رسیده است. شجاعانه قدم بردار، چرا که تنها با تلاش پیوسته میتوان به قله مقصود رسید و ثمره عشق را چشید.
غزل شماره 72
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
تیر
ببرد از من قرار و طاقت و هوش
بت سنگین دل سیمین بناگوش
نگاری چابکی شنگی کلهدار
ظریفی مه وشی ترکی قباپوش
نیتی که در سر داری، چنان ذهن و روانت را مشغول ساخته که صبر و قرار و حتی هوش و حواست به کلی مختل شده است. گویی شعلهای سوزان در وجودت زبانه میکشد و تو را پیوسته در حال جوش و خروش نگه میدارد؛ بیتابی تو از حد گذشته، آرام نداری و هر لحظه فکرت متوجه هدفی است که آرزوی وصالش را داری. تنها مسکن حقیقی برای این آشفتگی روحی، وصال اوست؛ تنها زمانی که بتوانی او را به دست آوری، آرامش حقیقی در جانت جاری خواهد شد. اما باید بدانی که دستیابی به چنین هدف مهمی نیازمند ذهنی آزاد، اندیشهای پخته و ارادهای قوی است. پس بر احساسات خود چیره شو، با عقلانیت عمل کن و تصمیماتت را با تدبیر اتخاذ نما تا بتوانی راه رسیدن به مقصود خویش را هموار کنی.
غزل شماره 282
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
مرداد
زهی خجسته زمانی که یار بازآید
به کام غمزدگان غمگسار بازآید
به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مدتهای طولانی است که در انتظار فردی خاص به سر میبری و برای فرا رسیدن لحظه موعود دیدار، از هیچ کوششی دریغ نکردهای. با تمام وجود و صداقت، هر کاری که در توان داشتهای انجام دادهای تا به آرزوی دیرینهات برسی. با وجود تمامی تلاشهایت، هنوز خواستهات محقق نشده و گویی دستی نامرئی میان تو و آنچه میخواهی فاصله انداخته است. اما بدان که سرنوشت تو با قلمی زرین و دستان تقدیر نگاشته شده است؛ مسیری که پیمودهای بیثمر نبوده است. امید داشته باش، چراکه دیری نخواهد پایید تا به مقصود دل خود برسی و آرزوهایت رنگ واقعیت بگیرند. آینده روشن پیش روی توست و لحظه وصال نزدیکتر از آن چیزی است که تصور میکنی.
غزل شماره 235
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
شهریور
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه می میخواهم و مطرب که میگوید رسید
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسهام
بار عشق و مفلسی صعب است میباید کشید
مدتی است که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنی و این فشارهای مالی باعث شده است در احساسات عاشقانهات دچار تردید و نگرانی شوی. اما باید بدانی که این دوره سختیها موقتی است و به زودی گره از کار تو باز خواهد شد. گذشته را با غم و حسرت مرور نکن؛ بهتر آن است که نگاهت را به آینده معطوف کنی و امید داشته باشی، چرا که هیچ نگرانیای ارزش آن را ندارد که آرامشت را از تو بگیرد. خداوند مهربان و بخشنده است، او همواره مراقب بندگانش بوده و در نهایت لطف خود را شامل حال آنان خواهد کرد. پس با ایمان قلبی، صبر پیشه کن تا روزهای روشنت فرا برسد.
غزل شماره 240
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
مهر
زین خوش رقم که بر گل رخسار میکشی
خط بر صحیفه گل و گلزار میکشی
اشک حرم نشین نهانخانه مرا
زان سوی هفت پرده به بازار میکشی
خداوند بزرگ و مهربان به تو به اندازهای که برای زندگی و رشدت لازم است، نعمتها و امکانات ارزشمند خود را عطا کرده است. بنابراین، سزاوار نیست که در پی زیادهخواهی یا طمع نسبت به داشتههای دیگران باشی، چرا که هر کس بهرهای متفاوت از الطاف الهی دارد. اگر نیتی در دل داری و خواستهای را دنبال میکنی، بهتر است با خردمندی و تدبیر کامل درباره آن بیاندیشی و تمامی جوانبش را بررسی کنی. هیچگاه نباید برای رسیدن به هدف خود شتاب زده عمل کنی یا بدون آمادگی کافی دست به اقدام بزنی؛ زیرا تحقق این نیت نیازمند فراهم شدن شرایط مناسبتر و کسب آمادگی بیشتری است که در حال حاضر هنوز آن را نداری. صبر پیشه کن و با تکیه بر تلاش مستمر و اعتماد بر خداوند، منتظر باش تا زمان مناسب فرا رسد تا بتوانی با موفقیت گام برداری.
غزل شماره 459
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
آبان
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش
تو خود را غرق در احساس گناه میبینی و خود را در شمار گناهکاران قرار میدهی، اما باید بدانی رحمت و لطف خداوند بسیار وسیعتر و فراگیرتر از خطاها و لغزشهای ماست. هرگز از بخشش پروردگار مأیوس نشو؛ امیدت را تنها به او پیوند بزن و یاری حقیقی را فقط از او طلب کن. گرچه هیچ چیز در این جهان بدون اراده و خواست الهی رخ نمیدهد، اما نباید نقش تلاش، کوشش و اراده شخصی خود را نادیده بگیری؛ چرا که همت تو همان چراغ راهی است که میتواند تو را به آرزوهایت نزدیک کند. پس آنچه در دل داری با اخلاص از خدا بخواه تا به خواستهات برسی، زیرا او مهربانترین پذیرنده درخواستهاست.
غزل شماره 284
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
آذر
ای که با سلسله زلف دراز آمدهای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمدهای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمدهای
تمام عمرت را در انتظار چنین لحظهای سپری کردهای، لحظهای که هرگز گمان نمیکردی روزی فرا برسد و بخت، این مهمان همیشه دور از دسترس، ناگهان بر در خانهات بکوبد. اما اکنون آن روز موعود فرا رسیده است؛ شانس بیخبر و آرام وارد خلوت زندگی تو شده و شرایط را برایت مهیا ساخته است. این فرصت ارزشمند همچون دریچهای تازه به روی آرزوهایت گشوده شده است. اکنون زمان آن فرارسیده که نیت پاک خود را به مرحله عمل برسانی و با عزمی راسخ قدم در راه مقصود بگذاری.در این مسیر، از چشم زخم بدخواهان و حسودان، تنها به خداوند پناه ببر؛ چرا که او بهترین یاور و نگهبان توست. دل خود را از وسوسههای دیگران خالی کن و یاری را فقط از پروردگار بخواه. اطمینان داشته باش که با تکیه بر ایمان و تلاش مداوم، میتوانی از این فرصت طلایی نهایت بهره را ببری و آیندهای روشنتر برای خود رقم بزنی.
غزل شماره 422
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
دی
اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک
از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک
برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور
که بیدریغ زند روزگار تیغ هلاک
در زندگی خود هرگز حسرت گذشتهها را نخور، زیرا اندوه و افسوس بر وقایع سپریشده تنها حاصلی جز تلخ کردن کام زندگی برای تو و اطرافیانت ندارد. غم گذشته نهتنها آرامش ذهنت را میرباید، بلکه انرژی و انگیزه لازم برای ساختن آیندهای بهتر را نیز از تو خواهد گرفت. به جای درنگ بر اشتباهات یا فرصتهای از دسترفته، سعی کن با دیدی مثبت به جلو بنگری و از تجربیات پیشین درس بگیری تا مسیر رشد و پیشرفت را هموارتر طی کنی.همیشه تلاش کن فردی مفید برای دیگران باشی؛ سعی کن حضور تو در زندگی دیگران اثری سودمند داشته باشد. در هر کاری که انجام میدهی، فقط به منفعت شخصی خود فکر نکن، بلکه همواره منافع جمعی و خیر دیگران را نیز مد نظر قرار بده. این رویکرد نه تنها موجب رضایت خاطر عمیقتر درونی میشود، بلکه دعای خیر مردم و انرژی مثبت آنان همیشه همراهت خواهد بود و میتواند راهگشای مشکلاتت گردد. بدین ترتیب، پیوندهای انسانی عمیقتر شده و جامعهای سالمتر شکل خواهد گرفت که همگان از آن بهرهمند خواهند شد.
غزل شماره 299
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
بهمن
گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحکم لله
آیین تقوا ما نیز دانیم
لیکن چه چاره با بخت گمراه
تو انسانی صادق و راستگو هستی که در مسیر عشق و محبت، تحمل هرگونه رنج و سختی را با آغوش باز میپذیری. هرچند اغلب در لاک تنهایی خود فرو میروی و کمتر راز دل با دیگران میگشایی، اما همواره از بخت کوتاه و سرنوشت نامساعد خود شکایت داری و گاه از سر درماندگی لب به گلایه میگشایی. اما شکوه و شکایت بیفایده است؛ زندگی با همه دشواریها و پستی و بلندیهایش گاه ساز مخالف میزند. اگر زندگی با تو همراه نیست، تو با زندگی همراهی کن و خود را با شرایط آن سازگار نما. فراموش مکن که هرکه آرزوی طاووس دارد، باید رنج و مشقت هندوستان را به جان بخرد. تو نیز که در این مسیر رنج میبری و صبورانه دشواریها را تاب میآوری، بیتردید روزی به گنج و کامیابی دست خواهی یافت. پس دل قوی دار و امید را از دست مده.
غزل شماره 418
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
اسفند
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت
ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
خیالپردازیهای بیهوده و بلندپروازیهای غیرواقعبینانه دو عاملی اساسی هستند که میتوانند انسان را از مسیر واقعیات زندگی دور سازند و او را به دنیایی خیالی بکشانند که دستیابی به آن دشوار یا حتی غیرممکن است. حقیقت این است که تو با تمام وجود، خواهان فردی هستی که از نظر جایگاه اجتماعی و طبقه اقتصادی تفاوت زیادی با تو دارد؛ رسیدن به چنین فردی نهتنها آرزویی بزرگ بلکه مستلزم دستیابی به ثروت و امکانات فراوان است، چیزی که نیازمند تلاش بسیار بیشتر از حالت معمول خواهد بود. به جای اینکه خود را درگیر ناامیدی یا شکایت کنی، بهتر است اگر واقعاً توانایی مقابله با این مشکلات و سختیها را در خود میبینی، تلاشت را چندین برابر کنی و مصممتر از قبل قدم برداری. اما اگر احساس میکنی این مسیر فراتر از توان توست یا امکان موفقیت بسیار کم است، عاقلانهتر آن است که دست از این کار بکشی تا فرصتهایت را بیهوده هدر ندهی و انرژی خود را صرف اهداف دستیافتنیتر نمایی.
غزل شماره 54
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
منبع: سلام دنیا









