فال حافظ امروز پنجشنبه، (29 آبان 1404) برای متولدین هر ماه

در این صفحه از وب سایت بهارفال میتوانی بر اساس ماه تولدت فال حافظ روزانه امروز (پنجشنبه، (29 آبان 1404)) مخصوص خودت را ببینی؛ تفسیری از شعرهای جاودانهی حافظ که با الهام از طالع و احساسات همان روز، پیامی ویژه برای تو دارند.
فرقی نمیکند متولد فروردین باشی یا دی، حافظ برای هر دلی پیامی دارد. پس فال امروزت را بخوان تا بدانی ستارهها و اشعار حافظ برایت چه گفتهاند…
همچنین اگر دلت هوای گرفتن فال حافظ با نیت خاصی کرده به بخش فال حافظ مراجعه کن.
| ماه تولد خود را انتخاب کنید | |
|---|---|
| فروردین | اردیبهشت |
| خرداد | تیر |
| مرداد | شهریور |
| مهر | آبان |
| آذر | دی |
| بهمن | اسفند |
فروردین
سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد
به دست مرحمت یارم در امیدواران زد
چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست
برآمد خندهای خوش بر غرور کامگاران زد
برای انسان، امید در زندگی همانند بالهایی است برای پرنده؛ همانگونه که پرنده بدون بال نمیتواند به اوج برسد و در آسمان پرواز کند، انسان نیز بدون امید قادر به عبور از دشواریهای مسیر زندگی نخواهد بود. امیدواری تو بیثمر نخواهد ماند و سرانجام نتیجهی تلاشها و پایداریات آشکار خواهد شد. به زودی شاهد خواهی بود که زندگیت همچون سپیدهدمی روشن پس از شبی تیره و تار، زیبایی و آرامش را به تو هدیه خواهد کرد. خداوند با مهربانی بیپایانِ خود بر تو عنایت خواهد نمود، رحمتش را شامل حالت میکند و گرههای مشکلاتت را یکی پس از دیگری خواهد گشود. اکنون فرصتی ارزشمند در اختیار داری تا ایمان خود را تقویت کنی؛ بنابراین لحظهای از یاد خدا غافل مشو و همواره شکرگزار نعمتهای او باش تا راهت هموارتر گردد.
غزل شماره 153
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
اردیبهشت
به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
دری دگر زدن اندیشه تبه دانست
زمانه افسر رندی نداد جز به کسی
که سرفرازی عالم در این کله دانست
پریدن از این شاخه به آن شاخه و هر روز در خانهای را کوبیدن، نه تنها سودی برای تو ندارد، بلکه موجب هدر رفتن انرژی و وقتت نیز خواهد شد. بهتر است با ذهنی باز، دقت فراوان و بهرهگیری از مشورت افراد باتجربه، مسیری درست و سنجیده را برای خود انتخاب کنی؛ سپس با پایداری قدم در آن راه بگذاری تا سرانجام به موفقیت مطلوب برسی. همواره به یاد داشته باش که شکایت کردن از شانس و اقبال، راهگشا نیست، چرا که نقش اصلی را در موفقیتهایت همت و تلاش تو ایفا میکند نه صرفاً بخت. با ارادهای قوی و تلاشی پیگیر میتوانی حتی سرنوشت را نیز تغییر دهی؛ پس هیچگاه زبان به اظهار ناتوانی یا عجز مگشا و باور داشته باش که پشتکار تو کلید گشایش همه دشواریهاست.
غزل شماره 47
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
خرداد
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
زندگی تو سرشار از غم و اندوه بوده و در طول این سالها سختیهای بسیاری را متحمل شدهای؛ چنانکه رنجهای تو دل هر آشنا و حتی بیگانهای را به درد آورده است. این مصائب گواهی بر صبر و بردباری توست، اما با وجود همه دشواریها، فراموش نکن که در هر شرایطی باید تصمیمات خود را بر پایه عقل و منطق اتخاذ کنی، نه آنکه اسیر احساسات لحظهای شوی. از آرمانهایی که دور از دسترس یا ناممکن هستند بپرهیز؛ زیرا بلندپروازی بیحساب میتواند تو را از مسیر اصلی زندگی بازدارد و منجر به هدر رفتن فرصتهایی شود که شاید دیگر تکرار نشوند.زندگی همچون داستانی است پر پیچ و خم؛ اما هیچ قصه غمانگیزی برای همیشه ادامه نمییابد. اطمینان داشته باش که روزهای اندوه به پایان خواهد رسید و پس از عبور از شبهای تاریک، سپیده کامیابی طلوع خواهد کرد. پس با امیدواری قدم بردار، آینده روشنتر از آن چیزی است که اکنون تصور میکنی.
غزل شماره 17
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
تیر
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
درده قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم
عمری که بی حضور صراحی و جام رفت
مدتی از عمر گرانبهای خود را به بیهودگی و بطالت سپری کردهای؛ اکنون که فرصت دوبارهای برایت فراهم شده، وقت آن است که گذشته را جبران کنی و از لحظههای ارزشمند زندگیات بهره کامل ببری. هر ثانیه عمر چون گوهری بیمانند است که بازگشتی ندارد، پس قدر آن را بدان و با تلاش و کوشش راه پیشرفت خود را هموار کن. از خداوند بزرگ بخواه تا قلبت را چنان سرشار از عشق و محبت سازد که دغدغههای دنیوی ــ کم یا زیاد بودن مال و مقام ــ دیگر برایت اهمیت نداشته باشد و همه چیز رنگ ببازد جز رضایت او.غرور خود را کنار بگذار، چراکه انسان مغرور همانند شمعی در باد سرنوشت به زودی خاموش خواهد شد؛ او هرگز به موفقیت واقعی دست نخواهد یافت. تو آیندهای روشن پیش رو داری و استعدادهایت میتواند تو را به قلههای بلند برساند. مراقب باش این موقعیتی که در اختیار داری، با غفلت یا سهلانگاری از دست ندهی، زیرا فرصتها همچون ابرهای گذرا هستند؛ اگر امروز بهره نبری فردا ممکن است حسرتش بر دل بماند. هوشیار باش تا ناکامی جایگزین کامیابی نشود، پس با ارادهای قوی گام بردار تا سعادت نصیب تو گردد.
غزل شماره 84
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
مرداد
سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
که تا چو بلبل بیدل کنم علاج دماغ
به جلوه گل سوری نگاه میکردم
که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ
اکنون زمان آن فرا رسیده است که دیوارهای نامرئیای را که سالها با دستان خود به دور خویش کشیدهای، فرو بریزی و با شجاعت پا به دنیای بیرون بگذاری. با دقت به اطراف خود بنگر؛ هر یک از آفریدههای خداوند، از کوچکترین حشره تا عظیمترین درختان، هرکدام با زبان بیزبانی تو را آگاه میسازند و هشدار میدهند که دوران جوانی همچون گلهای بهاری، زودگذر و کوتاه است. این لحظات ارزشمند، همانند قطرات شبنم بر برگ گلها، به سرعت از میان انگشتان روزگار میگریزند. بنابراین باید هر ثانیه از دوران جوانی را گرامی بداری، برای آن ارزش قائل شوی و بیشترین بهره را از این مرحله طلایی زندگی ببری؛ چرا که فرصتها همچون نسیم صبحگاهی، به آرامی میآیند و بیصدا میگذرند.
غزل شماره 295
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
شهریور
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد
از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد
پس از گذشت مدتها، اکنون جرقهای از فکر و ایدهای نو در ذهن شما روشن شده است که انرژی و انگیزهای تازه به وجودتان بخشیده است. این الهام جدید چنان نیرویی در درونتان ایجاد کرده که گویی نسیمی دلپذیر جان تازهای به روحتان دمیده است. با این حال، باید بدانید که عملی کردن این ایده با دشواریها و مشقتهای فراوانی همراه خواهد بود؛ مسیر پیش رو سراسر پرچالش و مملو از آزمونهای مختلف است. اما نتیجه و دستاوردی که در پایان این راه نصیب شما میشود، آنقدر ارزشمند خواهد بود که تمامی خستگیها را از جسم و جانتان دور خواهد ساخت.شما به دلیل داشتن سرشتی پاک، نیت خیرخواهانه و قلبی صادق، بیشک شایسته موفقیت هستید. تلاش بیوقفه شما در کنار پاکدامنی ذاتتان سبب میشود تا الطاف الهی شامل حالتان گردد و خداوند یاریتان نماید تا بتوانید بر تمامی موانع فائق آیید. پس با امید به آینده روشن، قدم در این مسیر بگذارید چراکه پاداش آن بسیار فراتر از سختیهایی است که تجربه خواهید کرد.
غزل شماره 110
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
مهر
خط عذار یار که بگرفت ماه از او
خوش حلقهایست لیک به در نیست راه از او
ابروی دوست گوشه محراب دولت است
آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او
در دل خویش حاجتی داری که با تمام وجود آرزوی رسیدن به آن را در سر میپرورانی، اما این خواسته در نظرت همچون رؤیایی دور و دستنیافتنی جلوه میکند. برای دست یافتن به چنین آرزویی، ضروری است که دل خود را از هرگونه زنگار و آلودگیهای نفسانی پاکسازی کنی و با خلوص نیت، خود را به دست قدرت بیپایان خداوند بسپاری. تنها از او یاری بجوی، چرا که تنها در سایه لطف و رحمت الهی است که میتوانی به خواسته دیرینهات برسی.در این مسیر، تلاش کن تا با انجام کارهای نیک و انجام اعمال خیر و ثواب، صفحه اعمالت را از گناهان و خطاها بزدایی. بدان که نیکی و خدمت به دیگران، همچون بارانی پاک، روح و جان انسان را تطهیر کرده و زمینه رسیدن به حاجت را فراهم میآورد. هرچه بیشتر در راه خیر گام برداری، دل و جانت به خدا نزدیکتر میشود و امید به اجابت آرزویت افزونتر خواهد شد.
غزل شماره 413
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
آبان
چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمیتابم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
مدتهاست که اندیشه ایجاد یک تغییر و تحول اساسی، ذهن تو را به خود مشغول ساخته و همچون جریانی آرام ولی پیوسته، در اعماق وجودت جریان دارد. گاهی احساس میکنی با محیط پیرامون یا وضعیت فعلی زندگیات نمیتوانی سازگار شوی، گویی روح تو مشتاق افقی نو و تجربهای تازه است. با این حال باید بدانی که مصلحت تو در آن است که فعلاً به کار کنونی خود ادامه دهی و پایداری را پیشه کنی. البته این به معنای رکود یا بیتحرکی نیست؛ بلکه لازم است سعی و تلاش خود را نسبت به گذشته دوچندان نمایی تا زمینههای رشد و پیشرفت برایت فراهم شود.از شکایت نسبت به بخت و سرنوشت دوری کن، چرا که گلایه از روزگار راهگشای مشکلات نخواهد بود. بهتر است دل به خداوند بسپاری، بر او توکل کنی و مطمئن باشی لطف الهی زمانی شامل حالت خواهد شد که صبر پیشه کردهای و از تلاش باز نماندهای. اگرچه ممکن است اکنون مسیر دشوار یا طاقتفرسا به نظر برسد، اما ایمان داشته باش با استمرار کوششهایت فرصتهای تازهای در برابر دیدگانت پدیدار خواهند شد.
غزل شماره 337
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
آذر
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
برای رسیدن به مراد دل، گاهی انسان حاضر است بزرگترین فداکاریها و دشوارترین کارها را بیچشمداشت و با جان و دل انجام دهد. این میل شدید و شورانگیز باعث میشود که در راه عشق، سختیها را کوچک بشماری و همه موانع را یکی پس از دیگری از پیش رو برداری. اما باید آگاه باشی که آنچه برای یار انجام میدهی، در حقیقت پاسخی به نیاز درونی خودت است؛ زیرا او نه تنها نیازی به ابراز عشق تو ندارد، بلکه شاید حتی بیاعتنا از کنار احساسات تو عبور کند. بنابراین، هرگز انتظار جبران یا پاداشی از سوی معشوق نداشته باش و محبتت را بیمنت نثار کن.اگرچه زیباییها و محاسن یار چنان تو را مسحور کردهاند که خودت را فراموش کردهای و آرامش از جانت رخت بربسته است، باز هم باید مرزهایت را حفظ کنی. مراقب باش که نه خودت انگشتنما شوی نه معشوقت؛ زیرا زیادهروی یا افراط در ابراز احساسات گاهی پیامدهای ناخواستهای دارد. سخنان تلخ او اگر دلت را آزرده کرد، با شیرینی عشقی که در دل داری آن تلخیها را تحمل کن تا پایداری عشقت ثابت شود.همواره گوش به اندرز بزرگان بده؛ چراکه تجربه آنان چراغ راه آینده توست. به جای اینکه ذهن خود را با حل معماهای پیچیده زندگی خسته کنی یا بار سنگین دغدغههای ناگشودنی بر دوشت بگذاری، تلاش کن از لحظههای زندگی لذت ببری و قدر فرصتهایی که داری بدانی؛ چراکه راز حکمت الهی فقط نزد خداوند آشکار است و هیچ انسانی توان فهم کامل آن را ندارد.
غزل شماره 103
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
دی
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
به جای آنکه همواره درباره آرزوهای بلندپروازانه و دستنیافتنی خود سخن بگویی و دل در گرو زرق و برق دنیای فانی و جاذبههای زودگذرش بسپاری، بهتر است به رحمت و لطف بیپایان الهی بیندیشی. زیرا در حقیقت، کلید دستیابی به گنج حقیقی و مقصود نهایی، چیزی جز ارتباط عمیق و صمیمانه با پروردگار نیست. در این مسیر، دعای خیر و خالصانه والدین همچون چراغی روشن، بهترین یاور و پشتیبان تو خواهد بود؛ پس هرگز از اهمیت و ارزش آن غافل مشو.همچنین سعی کن روح الهی خود را بهتر بشناسی و درک عمیقتری از ماهیت معنوی خویش به دست آوری. به آنچه خداوند با حکمت بیکران خود نصیبت کرده است قانع باش و شکرگزار نعمتهای او بمان. از همنشینی با افراد نالایق و بیارزش دوری کن، چرا که مجالست با چنین اشخاصی نه تنها تو را از مسیر درست دور میکند، بلکه میتواند روح پاکت را نیز آلوده سازد. فراموش نکن که هدف از خلقت انسان چیزی والاتر و ارزندهتر از غرق شدن در لذات زودگذر دنیاست؛ انسان برای رسیدن به کمال معنوی و نیل به مقامات بلند انسانی آفریده شده است.
غزل شماره 440
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
بهمن
عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عارف از خنده می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
فرصتی پیش روی تو قرار میگیرد که با توجه به شرایط و موقعیت فعلیات، هرگز انتظار وقوع آن را نداشتی. این فرصت ممکن است کاملاً غیرمنتظره و حتی شگفتآور باشد، تا جایی که گویی سرنوشت در لحظهای خاص تصمیم گرفته است مسیر تازهای پیش روی تو بگشاید. اکنون همه چیز به اراده و تلاش خودت بستگی دارد؛ اگر آرزوی رسیدن به پایانی خوش و سعادتمندانه را در دل داری، لازم است با تمام وجود، یعنی از جان و دل، برای تحقق آن بکوشی. این مسیر البته مسیری هموار نیست؛ پر از خطرات نهفته و آزمونهای دشوار است که میتواند تو را دچار رنجها و سختیهای بسیار کند. اما نباید هراس به دل راه دهی یا اسیر گفتار بیهوده مردم شوی؛ سخنان منفی دیگران را نادیده بگیر و با اعتماد به نفس کامل قدم در راه بگذار. اطمینان داشته باش که اگر با عزمی راسخ پیش بروی، موفقیت دیر یا زود نصیب تو خواهد شد.همزمان فراموش نکن که نباید از مسئولیتها و کارهای روزمره غافل شوی؛ چراکه گردش روزگار همواره ادامه دارد و باید همراه با آن حرکت کرد. زندگی بر محور تداوم امور روزانه میچرخد، پس ضمن دنبال کردن اهداف بزرگت، مراقب باش تا نظم زندگی عادیات مختل نشود. تنها در این صورت است که میتوانی تعادل میان آرزوهای بلندپروازانه و واقعیتهای جاری را حفظ کنی.
غزل شماره 111
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
اسفند
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی
به دنبال درمانی برای دردهای خود و چارهای برای زندگیات میگردی؛ گویی در میان تاریکیها، نوری را جستجو میکنی که روشنیبخش راهت باشد. دل به کسی سپردهای که عشق او برای تو جز رنج، غم و عذاب ارمغانی نداشته است، عشقی که هر روز بیشتر از پیش تو را در بند اندوه اسیر میکند و زخمی تازه بر جانت میاندازد. تو خود بهتر از هر کسی میدانی که وصال او همچون سرابی است فریبنده؛ تصویری دور و دستنیافتنی که با نزدیک شدن به آن، تنها تشنگی روحت افزوده میشود. اما زندگی کردن در دل این سراب نه ممکن است و نه شایسته انسانی چون تو. پس از این آرزو دست بکش و اجازه بده قلبت آرامش را در جایی دیگر بیابد؛ شاید خوشبختی حقیقی همانجاست که انتظارش را نداری. گمشدهی وجودت را در افقهای تازه جستجو کن تا دوباره امید و شادی به قلب خستهات بازگردد.
غزل شماره 432
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
منبع: سلام دنیا









