فال حافظ امروز جمعه، (28 آذر 1404) برای متولدین هر ماه

در این صفحه از وب سایت بهارفال میتوانی بر اساس ماه تولدت فال حافظ روزانه امروز (جمعه، (28 آذر 1404)) مخصوص خودت را ببینی؛ تفسیری از شعرهای جاودانهی حافظ که با الهام از طالع و احساسات همان روز، پیامی ویژه برای تو دارند.
فرقی نمیکند متولد فروردین باشی یا دی، حافظ برای هر دلی پیامی دارد. پس فال امروزت را بخوان تا بدانی ستارهها و اشعار حافظ برایت چه گفتهاند…
همچنین اگر دلت هوای گرفتن فال حافظ با نیت خاصی کرده به بخش فال حافظ مراجعه کن.
| ماه تولد خود را انتخاب کنید | |
|---|---|
| فروردین | اردیبهشت |
| خرداد | تیر |
| مرداد | شهریور |
| مهر | آبان |
| آذر | دی |
| بهمن | اسفند |
فروردین
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
درد و غم خود و حرف دلت را با هر کسی در میان مگذار و به هر کسی اعتماد مکن. همیشه به یاد داشته باش که خداوند، عملی را که حتی ذرهای ریا در آن باشد، قبول نخواهد کرد و تنها کار خالصانه نزد او ارزشمند است. در این روزها که احساس ناامیدی نسبت به زندگی و آیندهات داری و گمان میکنی هیچ امیدی برای استمرار وصال وجود ندارد، صادقانه و بدون هیچگونه تظاهر از خداوند طلب یاری کن. بدان که دعاهای خالصانه، حتی اگر خاموش باشند، نزد پروردگار شنیده میشوند.همچنین از افراد حسود و بد نیت فاصله بگیر؛ چرا که حضور آنان ممکن است دل تو را آزرده سازد یا تو را از مسیر درست منحرف کند. انسان باید مراقب باشد تا اسرار قلبی خود را فقط با افراد مورد اعتماد یا با خدای خود در میان بگذارد. اطمینان داشته باش وقتی دل خود را بیریا به سوی خدا میبری، او دست یاری به سویت دراز خواهد کرد و آرامش دوباره به قلبت بازخواهد گشت. پس امیدت را از دست مده و همواره بر نیروی ایمان تکیه کن تا راه رهایی برایت هموار گردد.
غزل شماره 196
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
اردیبهشت
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم
شاید بارها و بارها در خلوت خود تصمیم گرفتهای که از انجام کارهای بیهوده دست بکشی و برای آیندهات برنامهریزی و تدبیری بیندیشی، اما هر بار علیرغم قولی که به خود دادهای، عهدت را شکستهای و این تصور در ذهنت شکل گرفته که ترک عادتهای ناپسند گذشته برایت غیرممکن است. با این حال، باید بدانی که تقویت حس اعتماد به نفس کلید اصلی عبور از این موانع است. تلاش کن ایمان به تواناییهایت را در دل خود زنده کنی و با توکل بر خداوند متعال از او یاری بطلب تا بتوانی پیش از آنکه فرصتهایت را از دست بدهی، تصمیم مهم زندگیات را عملی سازی. هر چه زودتر اقدام کنی، سریعتر مسیر پیشرفت و موفقیت را خواهی پیمود.
غزل شماره 350
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
خرداد
به آب روشن می عارفی طهارت کرد
علی الصباح که میخانه را زیارت کرد
همین که ساغر زرین خور نهان گردید
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
در گذشته زندگیات، اشتباهات و تصمیمات نادرستی مرتکب شدهای که اکنون، وقتی به آن دوران نگاه میکنی، حتی خودت هم نمیتوانی دلایل و انگیزههای پشت آن اعمال را درک کنی. شاید بارها پیش آمده باشد که با حسرت به عقب برگشتهای و از خود پرسیدهای چرا چنین رفتارهایی داشتهای یا چرا فرصتهای ارزشمند عمرت را بیهوده از دست دادهای. اگرچه تا این لحظه سود چندانی از عمر نبردهای و احساس میکنی زمان زیادی را هدر دادهای، اما نباید ناامید باشی؛ زیرا خداوند مهربان بار دیگر فرصتی نو در پیش رویت قرار داده است. اکنون وقت آن رسیده که با توکل به پروردگار و با نیت پاک و صادقانه، قدمی تازه برداری و مسیر جدیدی برای زندگیات آغاز کنی. اطمینان داشته باش اگر این بار با اراده قویتر حرکت کنی، نه تنها آینده روشنتر خواهد شد بلکه میتوانی گذشتهات را نیز جبران کرده و از تجربیات تلخ دیروز پلی برای موفقیت فردا بسازی.
غزل شماره 132
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
تیر
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
کسی یا موقعیتی که مدتهاست چشمانتظارش هستی، به زودی به تو روی خواهد آورد. با ورود این شخص یا رخ دادن این اتفاق مهم، تمامی جنبههای زندگیت دستخوش تحول و تغییرات مثبت خواهد شد؛ شادی و خوشحالی به خانه و دل تو راه پیدا میکند و روزگارت رنگ تازهای به خود میگیرد. بنابراین، نگرانیها و غمهای بیهوده را از ذهن خود دور کن و اجازه نده هراس از دشمنان یا بدخواهان آرامشت را بر هم بزند. اطمینان داشته باش که خداوند همواره همراه توست و در سایه لطف او، کارهایت رو به سامان خواهد رفت و مشکلاتت یکی پس از دیگری حل میشوند. آیندهای روشن در انتظار توست؛ پس امیدت را حفظ کن و با دلگرمی پیش برو.
غزل شماره 176
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
مرداد
چو گل هر دم به بویت جامه در تن
کنم چاک از گریبان تا به دامن
تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن
در دل خود قصد و نیتی داری که آرزوی تحقق آن، تو را بیقرار و بیتاب ساخته است. این خواسته آنچنان ذهن تو را مشغول کرده که گویی هر لحظه در انتظار فرصتی برای عملی ساختن آن هستی. اما باید بدانی که زمان مناسب برای رسیدن به این مقصود هنوز فرا نرسیده است. دلیل این تأخیر آن است که یکی از نزدیکانت، نزد شخصی که نیت تو به او مربوط میشود، سخنانی گفته که موجب رنجش و دلخوری او شده است. پیش از هر اقدام عجولانه، ضروری است با صبر و بردباری، سوءتفاهمات بهوجود آمده را رفع کنی و دل او را به دست آوری. پس از آنکه فضا و شرایط لازم برای تحقق نیتت فراهم شد و کدورتها از میان رفت، آنگاه بهترین زمان برای عملی کردن نیت خود فرا میرسد. در این مسیر، همواره آرامش و درایت را سرلوحه قرار بده تا نتیجهای مطلوب حاصل شود.
غزل شماره 389
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
شهریور
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه میبینی و من خانه خدا میبینم
آرزوی زیارت حرم یار را در دل داری؛ آرزویی شیرین و روحنواز که بسیاری از عاشقان در طول عمر خود آن را میپرورانند. اما به یاد داشته باش که خداوند از آنچه تصور میکنیم، بسیار نزدیکتر است؛ نزدیکیای که حتی درک آن برای انسانها دشوار است و گاه از رگ گردن نیز نزدیکتر توصیف شده است. اگر اکنون شرایط فراهم نیست و امکان رسیدن به این آرزوی بزرگ برایت مهیا نشده، نباید دلی پراندوه داشته باشی. تو میتوانی با دلجویی از دیگران و مهربانی به بندگان خدا، جلوههای روشن و زلال نور الهی را در قلب خود احساس کنی. این مهربانیها و لطفها، خود پلی هستند به سوی رضایت و نزدیکی به پروردگار؛ چرا که خدمت به خلق، خدمت به خالق است و هر لبخندی که بر لب دیگری مینشانی، پرتوی از نور الهی را در وجودت شعلهور میسازد.
غزل شماره 357
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
مهر
بود آیا که در میکدهها بگشایند
گره از کار فروبسته ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
دشمنانت در زندگی تو نفوذ کردهاند و برایت مشکلات و سختیهای فراوانی به وجود آوردهاند. این افراد با نیتهای سوء، تلاش کردهاند تا آرامش و پیشرفت تو را مختل سازند و موانعی بر سر راهت قرار دهند. با این حال، امید خود را از دست مده، چرا که به لطف پروردگار مهربان، حتی درهای بسته نیز گشوده خواهند شد و بنبستها به فرصت تبدیل میشوند. طمأنینه داشته باش که دشمنانت دیر یا زود، نتیجه اعمال نادرست خود را خواهند دید و عدالت الهی برقرار خواهد شد.در این مسیر دشوار، تو باید دعا و توسل به ذات اقدس الهی را هیچگاه فراموش نکنی؛ چرا که دعا همچون پلی است میان بنده و خالق او که میتواند زمینهساز اجابت آرزوها شود. همواره شکرگزار نعمتها و گشایشهایی باش که خداوند متعال در زندگیات ایجاد میکند؛ چراکه سپاسگزاری سبب افزایش برکت و آرامش قلبی خواهد بود. بدان که کامیابی حقیقی از آن کسی است که با ایمان قدم برمیدارد، صبر پیشه میکند و دل به رحمت پروردگار بزرگ میبندد.
غزل شماره 202
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
آبان
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح
سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات
بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح
اگر تا این اندازه به او و این کار علاقهمند هستی، باید آماده باشی که در راه او فداکاری زیادی انجام دهی و از خواستهها و منافع شخصی خودت بگذری. وقتی تو او را بهترین میدانی، به شخصیتش علاقه داری و به دیدگاهها و تصمیماتش ایمان داری، لازم است انعطافپذیری بیشتری نسبت به تصمیماتی که درباره آینده و مسیر زندگی میگیرد از خود نشان دهی. این موضوع اهمیت دارد، زیرا اعتماد داشتن به انتخابهای او نشاندهنده احترام تو به دانایی، تجربه و شناخت عمیق او نسبت به شرایط زندگی است. فراموش نکن که گاهی لازم است برای حفظ یک رابطه سالم یا رسیدن به هدف بزرگتر، برخی از خواستههای خود را کنار بگذاری تا بتوانید با همدلی و همکاری بهتر پیش بروید. بدان که او خیرخواه توست و منافع تو را با دقت در نظر میگیرد؛ پس این اعتماد متقابل میتواند بنیان محکمی برای موفقیت شما در آینده باشد.
غزل شماره 98
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
آذر
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت
تو به فردی دل بستهای و این دلبستگی چنان در جانت ریشه دوانده که اکنون نگرانی شدیدی تو را فرا گرفته است؛ بیم آن داری که رقیبی بر تو غلبه کند و پیروز میدان عشق یا علاقه گردد. این افکار آشفته همچون ابری تیره، آرامش خاطر و آسودگی خیالت را ربودهاند و نمیگذارند لحظهای طعم سکونت را بچشی. گمان میکنی که محبوب یا معشوق از حال دل بیخبر است و شاید هرگز از عمق احساسات تو آگاه نشود.در این مسیر حساس، لازم است با دقت راه درست را برگزینی تا مبادا در دام انسانهایی گرفتار شوی که ظاهر انسانی دارند اما باطنی شیطانی و نیتهای پلید در سر میپرورانند. اگر مسیر خود را با تدبیر انتخاب نکنی، ممکن است پای به جاده خطا بگذاری و آسیب ببینی.قدر دوران جوانی خویش را بدان، چرا که همچون نسیمی زودگذر خواهد گذشت؛ پس از فرصتهای بینظیر این دوره طلایی نهایت بهره را ببر. آرزوها و مقاصد قلبی خود را صادقانه از خداوند طلب کن؛ زیرا او شنواست و اجابتکننده دعاهاست، پس امید داشته باش که خواستههایت به یاری پروردگار تحقق خواهد یافت.
غزل شماره 15
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
دی
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها میکردم
هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
تو خود را به شدت اسیر و گرفتار این وضعیت ساختهای، به گونهای که گویی زنجیرهای نامرئی تو را دربر گرفتهاند و راه گریزی نمییابی. زندگیات دچار تغییرات بنیادینی شده است و زیر و رو شده؛ آن آرامش و ثبات گذشته را دیگر احساس نمیکنی. هر روز بیش از پیش احساس میکنی که توان تحمل مشکلات را نداری و بار سنگین این شرایط بر شانههایت سنگینی میکند. با وجود همه این دشواریها، هنوز دل در گرو او داری و محبتت نسبت به او کم نشده است، تا حدی که حتی حاضر نیستی او را رها کنی یا از او دست بکشی.اگر چنین احساسی داری، بهترین راهکار برایت این است که ابتدا سعی کنی آرامش خود را حفظ کرده و بر اعصاب خویش مسلط شوی. لازم است بدانى صبر کلید عبور از بحرانهاست؛ با حوصله مسائل پیش رویت را بررسی کن تا بتوانی آنها را یکی پس از دیگری حل کنی. برخورد عجولانه یا تصمیمهای شتابزده تنها باعث پیچیدهتر شدن وضعیت خواهد شد. بنابراین با تدبیر، بردباری و تکیه بر قدرت درونیت، موانع موجود را پشت سر بگذار تا دوباره تعادل به زندگیت بازگردد.
غزل شماره 209
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
بهمن
گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت
ور ز هندوی شما بر ما جفایی رفت رفت
برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت
جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت
نسبت به کسانی که دوستشان داری سختگیر مباش و اگر از آنان خطایی دیدی، آن را به دل مگیر و کینه به خاطرش نداشته باش. در مسیر عاشقی و محبت، رنجیده شدن و دلآزردگی هیچ معنایی ندارد؛ چرا که عشق بر پایه گذشت، مهربانی و بخشش استوار است. پس کدورتها، ناراحتیها و تلخیهای کوچک را از قلب خود بیرون بریز و نگذار این غبارها شفافیت احساساتت را تیره کنند. باید بدانی که شرط اصلی عاشقی صبر فراوان، بردباری در برابر دشواریها و تحمل رفتارهای ناخواسته است. همچنین ملامتها یا سرزنشهایی که دیگران ممکن است نسبت به تو روا دارند ارزش توجه ندارد؛ نباید اجازه دهی سخنان یا نگاههای دیگران مسیر دلت را سد کند. خودت را در قید محدودیتهای دستوپاگیر دنیوی اسیر مساز تا بتوانی آزادانهتر به آرزوها و خواستههای قلبیات دست یابی؛ چراکه رهایی از این بندها راه رسیدن به خوشبختی حقیقی است.
غزل شماره 83
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
اسفند
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
سر عشق و محبت رازی ژرف و پیچیده است که نمیتوان آن را بیمحابا با هر کسی در میان گذاشت. بسیاری از انسانها هستند که شاید تا پایان عمر خویش هرگز طعم این لذت شگرف و عمیق را نچشند و بیخبر از حقیقت آن بمانند. تو که گام در این مسیر پر فراز و نشیب نهادهای، باید با ارادهای راسخ و دلی بیباک قدم برداری؛ زیرا عشق، همانند طوفانی سهمگین، زندگی را زیرورو میکند. تنها کسانی میتوانند از این گردباد سهمگین به سلامت عبور کنند که عزمی محکمتر از فولاد داشته باشند و روحشان به گسترهی بیکران دریا باشد؛ چرا که پیمودن راه عشق کاری بس دشوار است و نصیب هر دلآگاهی نمیشود. آنان که جرأت روبرو شدن با تلاطمهای عشق را دارند، در نهایت به گوهر ارزشمندی میرسند که برای دیگران دستنیافتنی است.
غزل شماره 435
مرورگر شما از پخش صدای HTML 5 پشتیبانی نمیکند.
منبع: سلام دنیا









