فال حافظ

غزل شماره ۳۲۰

غزل شماره ۳۲۰

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم

ابروی یار در نظر و خرقه سوخته جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم

هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست بازش ز طره تو به مضراب می‌زدم

روی نگار در نظرم جلوه می‌نمود وز دور بوسه بر رخ مهتاب می‌زدم

چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ فالی به چشم و گوش در این باب می‌زدم

نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم بر کارگاه دیده بی‌خواب می‌زدم

ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت می‌گفتم این سرود و می ناب می‌زدم

خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام بر نام عمر و دولت احباب می‌زدم

تفسیر

انجام این نیت خواب و خوراک را از تو گرفته و شوق آن در وجود تو هیاهویی به راه انداخته است. اما بدان برای رسیدن به مقصود، خیالبافی ثمری ندارد و باید واقع بین بود و با حقایق زندگی کرد. با تلاش وسیع و همتی والا می توانی آنچه را که در رویا آرزویش را می کشی، در عالم واقعی به دست آوری و اکنون زمان آغاز است.